|
|
نوشته شده در چهار شنبه 7 آبان 1394
بازدید : 1257
نویسنده : حسن عباسی
|
|
به مرور از دعواهای گذشته خود درس بگیرید تا بدانید چه نوعی از گفتارها و رفتارهایتان موجب دعوا می شود تا در برخوردهای بعدی آن را لحاظ کنید.
وقتی دعوا می کنیم کاملا جدی هستیم و هدف خاصی مثل اثبات درستی رای خودمان ، یا جلب توجه طرف مقابل به چیزی را ،دنبال می کنیم لذا توجه کردن به امر مدیریت در چنین شرایطی، چندان منطقی تلقی نمی شود بلکه به نظر می آید مدیریت دعوا تنها یک شعار کلیشه ای و غیر عملی است ،زیرا مدیریت، احتیاج به قدرت کنترل و تسلط بر اوضاع دارد که در دعوا موجود نیست اما در واقعیت،مدیریت دعوا کاملا کاربردی است و در دعواهای ما بدون آنکه به آن توجهی آگاهانه داشته باشیم اتفاق می افتد. همه ی ما مدیریت دعوا را تا حدودی بلدیم و از آن استفاده می کنیم در غیر این صورت ،یک دعوای ساده هم یک فاجعه می آفرید.همانوقتی که در استفاده از واژه ها احتیاط می کنیم تا واژه ای به کار نبریم که بعدا از آن، بر علیه ما استفاده شود و یا بیش از حدی که مورد نظر است به طرف مقابل فشار بیاورد...،در حال مدیریت دعوا هستیم.
اما این مدیریت اغلب ضعیف و ناشیانه است .می توانیم با به دست آوردن آگاهی های بیشتر این مدیریت را ارتقاء کیفی دهیم.
شاید فکر کنید بهتر بود پیشنهاد می دادیم که اصلا دعوا نکنید و انرژی کلاممان را حول محوری خرج می کردیم که راههای پیشگیری از دعوا را ارائه دهد.
البته این کار را هم کرده ایم و در مقالات قبل به طرح این گونه مسائل پرداخته ایم .اما در این مقاله با نگاهی واقع بینانه به روابط همسران، قصد داریم با ارائه ی راهکارهایی به جهت رسیدن به مهارت مدیریت دعوا، از خطرات ناشی از دعواهای خانوادگی بکاهیم.این،درست مثل این است که بگوییم تا قبل از آنکه بتوانید به طور کامل خطر زلزله را مهار کنید ،فعلا راههای امداد و نجات در حین زلزله را بیاموزید و به کار بندید.
به مرور از دعواهای گذشته خود درس بگیرید تا بدانید چه نوعی از گفتارها و رفتارهایتان موجب دعوا می شود تا در برخوردهای بعدی آن را لحاظ کنید.
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در چهار شنبه 5 آبان 1394
بازدید : 1233
نویسنده : حسن عباسی
|
|
وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنهِِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنهَُمَا إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلِیمًا خَبِیرًا
واگر از جدایى و شكاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یك داور از خانواده شوهر، و یك داور از خانواده زن انتخاب كنید (تا به كار آنان رسیدگى كنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها كمك مىكند زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است). (نساء،35)
دو نفر (زن ومرد ) پس از مدتها تحقیق وبررسی وگفتگو با یکدیگر ، به این نتیجه می رسند که آنها در 80 ـ60 در صد با یکدیگر توافق دارند لذا تصمیم می گیرند که با هم تشکیل زندگی مشترک دهند .
آنها با تصور این که در تحقیق دقت کرده اند و در بیشتر مطالب نیز با هم توافق دارند ، انتظار یک زندگی شیرین ولذت بخش را دارند !! البته انشاالله زندگی شیرین و لذت بخش خواهند داشت ؛ ولی نکته اینجاست که همین دو زوج خوشبخت نیز حتماً گاهی با یکدیگر نزاع خواهند کرد !! واین نزاع ها در سال های اول زندگی بیشتر خواهد بود.
شاید پرسشی مطرح شودکه چگونه زوجی که با تحقیق کامل وتوافق نسبی با یکدیگر، زندگی زناشویی را آغاز نموده اند ممکن است با هم نزاع ودعوا کنند ؟!!! علل عمده دعوا ونزاع زوج های جوان در ابتدای زندگی شان از این قرار می باشد : 
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در یک شنبه 2 مهر 1394
بازدید : 1044
نویسنده : حسن عباسی
|
|
بر خلاف مادرم که اصلا اهل آرایش نبود، خاله های دو قلویم عاشق رنگ و لعاب های زنانه بودند، رژ لب های پر رنگ، سایه های اکلیلی و پودری، ریمل و خط چشم، رژ گونه که در عالم بچگی بهش سرخاب می گفتم و خلاصه هر چیزی که تصور می کردند که زیباترشان می کند، در لوازم آنها بود.
زینب عشقی- بخش زیبایی تبیان
ساعتی قبل بیرون رفتن از خانه، صورت هایشان مهمان آیینه میز توالت بود و تا صدای همه را در نمی آوردند، دست از آرایش کردن نمی کشیدند، تازه در مهمانی ها و یا حتی در کوچه و خیابان هم که بودند، دائم آرایش خود را تجدید می کردند که مبادا خدای نکرده، اندکی از رنگ رژ لبشان کم شود! پدر بزرگ خدا بیامرزم هیچی نمی گفت، اصلا زیاد مومن نبود که بخواهد به دو قلوهای ته تغاریش، گیر دهد، از طرفی اروپا رفته هم بود و این چیزها را مدرن شدن می دانست و مادربزرگم هم تنها به این جمله بسنده می کرد که: آخر شما دوتا را می دزدن! در این خانواده تنها مادرم که ...

:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در شنبه 31 خرداد 1394
بازدید : 1143
نویسنده : حسن عباسی
|
|
یکی از سختترین کارها، برای بسیاری از ما، درخواست چیزی از دیگران است، آنقدر گاهی این درخواست ها سخت می شوند که حتی حاضر نیستیم از پدر و مادرمان هم، چیزی طلب کنیم، چرا که یک حس منفی ناتوانی به ما دست می دهد، که از برآوردن نیاز خود عاجزیم.
و این حس واقعا عذاب آور است، چرا که ما خودمان شاهد هستیم که وقتی کسی مرتبا از ما چیزی میخواهد ، به طور مکرر پول قرض می خواهد، یا مدام از وقت و انرژی ما مطالبه دارد، و هر خواسته دیگری به مرور زمان ارزش و اعتبار آن شخص برای ما زیر سوال می رود، دیگر احترام سابق را برای او قائل نیستیم و این یک واکنش ناخودآگاه است.
به همین خاطر خداوند متعال ما را از درخواست از دیگران و زیر پا گذاشتن عزّت نفسمان بر حذر داشته است،
بحار الأنوار: قالَ النبیُّ صلى الله علیه و آله یَوما لِأصحابِهِ: تُبایِعونی على أن لا تَسألُوا الناسَ شَیئا ، فكانَ بعدَ ذلك تَقَعُ المِخْصَرَةُ مِن یَدِ أحَدِهِم فَیَنزِلُ لَها، و لا یَقولُ لأحَدٍ: ناوِلْنِیها .( بحار الأنوار: 96/158/37)؛
بحار الأنوار: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله به اصحاب خود فرمود: با من بیعت كنید بر این كه چیزى از مردم نخواهید. از آن پس، اگر چوبدست كسى از دستش مى افتاد، خودش [از مركب] پیاده مى شد و آن را بر مى داشت و به كسى نمى گفت: آن را به من بده.
(البته این ها به معنی این نیست که اگر کسی چیزی از ما خواست دریغ کنیم، این هشدار برای این است که بیاموزیم عزّت نفسمان را به هر قیمتی حفظ کنیم.)

:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1394
بازدید : 1057
نویسنده : حسن عباسی
|
|
من خودم را دعوت نکرده بودم؛ شما خواستید، من یک جایی در آن بالاها کنار پر و بال فرشتهها نشسته بودم و بازی میکردم. با من نامهربان نباشید. برای من یک اسم خوب بگذارید، فرشته، امید، آرزو ... هرچه که باشد فقط مرا به نام صدا کنید...
ناخواسته صدا نکنید. بودن مرا هم مثل شما، خدا خواسته است.
خوب به صدای اولین ضرباهنگ قلب کوچک این نوزاد که ناخواستهاش میخوانی گوش دهید. چه فرقی میکند منتظرش بودهای یا نه؟! به قول قدیمیها هر آن کس که دندان دهد نان دهد و هرکه به جانی ارزد به نانی ارزد. پس حالا که خدا شما را شایسته دیده است تا سرپرستی روحی پاک را در جسم نوزادی ناتوان به شما بسپارد، برخیزید و فکرتان را کمی تازهتر کنید و به دورو بر خود نگاهی بیندازید. حتما برای پذیرایی از این مسافر در راه چیزهایی پیدا میشود.

:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در دو شنبه 24 آذر 1393
بازدید : 894
نویسنده : حسن عباسی
|
|
با " دوستت دارم" ، " از شما خوشم آمده "، " تو همان مرد یا زن رویاهایم هستی " شروع میشود و در بهترین و خوشبینانهترین حالت اگر به تجاوز، قتل و اخاذی ختم نشود ثمرهاش تلخی، شکست و پشیمانی است. دوستیهای خیابانی این روزها به معضل اجتماعی تبدیل شده به طوری که بررسی پرونده های جنایی نشان میدهد برخی از جرائم از جمله قتل، آدم ربایی، اخاذی و تجاوز به عنف در پوشش این روابط پنهانی انجام میشود.
با نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها پایان تلخ این دوستیها را میبینیم، روابطی که ابتدا با طعم آشنایی برای ازدواج و دوستی آغاز میشود و در پایان خاطره ای تلخ را برای یکی از دو طرف که اغلب دختران هستند رقم میزند. در برهه کنونی که وضعیت اقتصادی خانوادهها نامناسب است و گرانیها فشار زیادی به سرپرستان خانوار آورده، متأسفانه حماقتهای برخی دختران بیشتر شده و با قرار گرفتن در مسیر این گونه دوستیها و افزودن به مشکلات خانواده، گناهی نابخشودنی را مرتکب میشوند.
نکته واضح در این گونه روابط این است که، هر عاشقي اول «عاشق خود» است و بعد عاشق معشوقه! به گزاره های زیر توجه کنید، آیا رنگ و بویی از عقلانیت و یا حتی انسانیت در چند مورد زیر، چه از ناحیه پسر و چه از ناحیه دختر میبینید؟
یک - دوستی خانم دکتر با بیمار خود؛ ۲۷ اردیبهشت ماه زن جوانی به نام سمیه ضمن مراجعه به کلانتری خود را پزشک معالج معرفی کرد و عنوان داشت: فردی به هویت منصور حدود ۴ سال میشود که تحت درمان من قرار دارد. در این چهار سال من با منصور رابطه دوستانه بر قرار کردم ولی اوایل امسال بود که من به عقد مردی از بستگانمان در آمدم و رابطهام را با منصور به پایان رساندم. ولی منصور به این رابطه پایان نداد و شروع به اخاذی و مزاحمت برای بنده نمود.
دو - درخواست یک پسر از دوست دخترش: ...
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در جمعه 14 آذر 1393
بازدید : 836
نویسنده : حسن عباسی
|
|
تو می دانی کار دنیا کجا گره خورده که این همه امکانات وتکنولوژی وثروت هم نمی تواند آن راباز کند. در عصر رسانه ها گرفتار موجی شده ایم که ماراازهم جدا کرده است.موجی که به سرعت نور حرکت می کند وهر چه حس عاطفه ومحبت را از تو می گیرد. شبها وروزها به این می اندیشم،این همه جرم وجنایت وچپاول وسلطه گری در عصر تمدن را چگونه معنا کنم؟؟؟ چرا هرروزکودکان بیشتری از گرسنگی ،سوءتغذیه می میرند.فقر وتنگدستی چرا هرروزبیشتر بیداد می کنددر حالی که این همه کشف واختراع باید امکانات بیشتری به انسان بدهد. این همه سازمان وارگانهای حمایت از حقوق بشر وکودکان به وجود امده وهنوز هم شاهد بدترین وفجیع ترین صحنه های بشری هستیم. تو می دانی چرا؟؟؟ من فکر می کنم تنها نبود عشق است که دنیا را بهم ریخته است.ما عشق را از دنیا گرفته ایم.وبه جایش هر چه به ان بدهیم جایگزین نمی شود. خشونت وبی رحمی زاییده نفرت است.دنیا منهای عشق می شود دنیای نفرت،شهوت،ثروت،خشونت،بدون روح،وبدون معنویت.افرینش با عشق کامل شد.یعنی با دمیدن روح خدا در انسان. عشق با هیچ چیزی در تضاد نیست.در حالی ادما فکر می کنن برای اینکه مرفع باشند برای اینکه خوشبخت باشند برای اینکه راحت باشند باید احساسات خودرا پنهان کنند.خفه کنند.کم کم روحشان خفه می شود.احساس زبان روح است.وهمچنان که جسم نیاز به تغذیه دارد.روح هم نیازمند تغذیه است. ادمها انقدر دنیال امکانات ورفاه جسمانی شان می روند که فراموششان می شود اگر روح آرامش نداشته باشد جسم هر گز به آرامش نمی رسد.چه ابلهانه است که فکر کنیم کیمیای زندگانی فراهم کردن اسباب راحتی جسم است. در حالی ان کیمیایی که باعث می شود همواره جوان بمانی وشاداب .پرداختن به روح است.انکه جسم را همراه خود می کشد.واگر خسته شود جسم از پا می افتد.پیر می شود.افسرده می شود بیمار وکسل می گردد. دلم می خواست می توانستم کاری کنم که عشق در دنیا جاری شود.کاری که دنیا را با عشق ومهربانی اشتی بدهد. عشق نگین خلقت است نه محو می شود ونه باطل.راهنمای مشتاقان است بسوی نور.اهنگی است که خداوند سروده است در گوش بنده هایش.پس به ان گوش دهیم.تا زندگی لبریز شود از شوق شگفتن. اگر ارزوی زندگی باشکوه وجاودانه را دارید عشق را دریابید.نه در وجود دیگران در درون خودتان.که هر کس خود ثروتمند باشد می تواند به دیگران ببخشد وکمک کند.پس اول به خودتان عشق بورزید.دنیای تان را با عشق اشتی دهید ومعجزه ها را ببینیند.
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در شنبه 18 مرداد 1393
بازدید : 726
نویسنده : حسن عباسی
|
|
چشم به راهی یک قاب شکسته است. از آن قاب ها که دوست داری از دیوار جدایش کنی و به جای آن چارچوب پنجره ای بگذاری رو به آسمانی پر از تکه های سپید ابر. اما ابر ها که گذشتند و باریدند و تمام شدند باز تو می مانی و نگاه های آب گرفته. چشم به راهی، یک ریل بی انتهای کهنه است. از آن ریل ها که واحد انتظارش قطار بر ایستگاه است. که در هر کدامش باید ساعت ها بنشینی تا مگر چمدانی آشنا پای یکی از پله های فرسوده پیاده شود. اما سوت رفتن که زده می شود و مسافرت نمی آید باز تو می مانی و نگاه های موازی. چشم به راهی، یک سر درد بی امان است. از آن سر درد ها که فقط قرص رسیدن آرامش می کند. اما وقت ماندن که سر رسید و بی وقتی رفتن که آمد، باز تو می مانی و نگاه های بی درمان. چشم به راهی یک ترس پنهان است از آن ترس ها که نفس می بُرَد و جان می بَرَد. پیرت می کند، پیر. حتی اگر یک نفس باشد.
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در شنبه 18 فروردين 1394
بازدید : 841
نویسنده : حسن عباسی
|
|
دختر زنده به گور کسی است از خود بیگانه که احساس حقارت می کند و پسر بودن را بهتر و قرین موفقیت می پندارد. به همین دلیل می کوشد مثل پسرها حرف بزند، بپوشد، بی قید وبند باشد، رفتاری تصنعی و هیجانی و سبک داشته باشد و هیچ حرمت و ارزشی برای خود قائل نشود.
به پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بشارت تولد دختری دادند. حضرت با نگاهی به چهره اصحاب دریافت كه آنها از این خبر ناخرسندند، از این روی فرمود: شما را چه شده، گلی به من داده شده كه او را ببویم و روزیاش بر عهده خداوند متعال است.(1
یک بانوی مسلمان باید هفت خصوصیت داشته باشد تا شایسته این همه لطف رسول خدا صلی الله علیه و آله گردد. این خصوصیات به قرار زیرند:
1- با وقار و زیبا و در یک کلام "تماشایی" است
دختران "شش سال" زودتر از پسرهای هم سنش به عقلانیت، خودکاری، خودباوری، خود انضباطی، خود مدیری و بلوغ می رسند. دختری که به این مراحل از رشد رسیده است، خود را گنج بی پایانی از مهر و محبت و "صفات" زیبا می بیند و نیازی به "خودنمایی"، "بدن نمایی"، ،"ریاکاری" و رفتارهای مصنوعی" ندارد. بنابراین گفتار، رفتار و اخلاق او خردمندانه و شایسته و شخصیت او و با وقار و زیبا و در یک کلام "تماشایی" است.
او قدر و قیمت خود را می داند و مانند آن زنانی نیست که به گفته رسول خدا (صلی الله علیه و آله در عین پوشیدگى برهنه اند (لباس هاى بدن نما و جوراب هاى نازك مى پوشند) هوسباز و دلفریب مى باشند، موهاى خود را طورى آرایش مى كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى كند. اینان داخل بهشت نمى شوند و حتى بوى آن را استشمام نمى كنند، با این كه بوى بهشت از راه بسیار دور شنیده مى شود.(2) جهانگردان فراوانی با تحمل هزینه های سنگین از کشورهای مختلف به عشق تماشای متانت "راه رفتن" و ظرافت "چای ریختن" دختران ژاپنی همه ساله به ژاپن سفر و وقار آنها را تحسین می کنند.
همه دختران جهان کانون مهر و عاطفه اند و بنابراین در زبان عربی "آنسه" نامیده می شوند. زیرا از همان خردسالی "نوازشگری”" را "بدون هیچ آموزشی" نسبت به هر عروسک بی جان و بی تحرکی ابراز می کنند و با مهربانی با عروسک شان سخن می گویند
2- توجه قلبی اش به "خدا" است
یک هنرپیشه که شاید اعتقادی به حجاب هم نداشته باشد، وقتی در نقش مادران، همسران و دختران پیامبران و اولیای الهی صلوات الله علیهم(مثلا در نقش حضرت مریم سلام الله علیها) بازی می کند
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1393
بازدید : 785
نویسنده : حسن عباسی
|
|
و نیز آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لان یطعن فی راس احدکم بمخفط من یدیه خیر له من ان یمس امراة لا تحل له». اگر سوزنی با شدت و ضربه بر سر یکی از شما فرود آید، بهتر از آن است که زنی را که نامحرم است لمس کند. (مرات النساء ص 117)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم درباره شوخی با زن نامحرم فرمود: «من فاکه امراة لا یملک ها حبس به کل کلمة کلمها فی الدنیا الف عام فی النّار، و المراة اذ طاوعت الرجل فالنزمها او قبل ها او باشرها خراما او فاکهها واصاب منها فاحشة فعلیها من الوزر ما علی الرّجل فان غلبها علی نفسها کان علی الرّجل وزره ووزرها». (عِقاب الاعمال: ص 652 )
هر کس با زنی نامحرم شوخی کند برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می کنند. و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار مرد قرار دهد و مرد او را در آغوش گیرد یا ببوسد یا تماسی برقرار سازد یا با وی بخندد و منجر به عمل خلاف شود، این زن هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست. ولی اگر زن راضی نبوده و مرد به زور مرتکب این عمل زشت شد، گناه هر دو بر گردن مرد خواهد بود.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم درباره ارتباط زن و مرد نامحرم فرمود:
«با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا کانت المعاینة واللقاء کان الدّاء الّذی لا دواء له».(بهشت جوانان، ص 468 )
بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.
براستی چرا بعضی خانواده ها باور ندارند که پسر عمو و دختر عمو، پسر خاله و دختر خاله و امثال شوهر خواهر و یا زن برادر نامحرم هستند و متاسفانه بخاطر این که طرف مقابل را در حد معصوم می دانند گرفتار وابستگی هایی می شوند که گاهی به فحشا هم کشیده می شود. در حالی طرفین اهل فحشا نبودند. براستی آیا پدر و مادر نمی دانند بخاطر عدم رعایت حرمت های خانوادگی در جرم بچه ها سهیم هستند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
"وای بر اولاد آخر الزمان از دست پدرانشان! سئوال شد یا رسول الله: آیا از پدران مشرکِ آنان؟ فرمود: خیر ،از دست پدران مومن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر اولاد آنها بخواهند، بیاموزند، آنان را منع می کنند. و تنها به این قانع هستند كه فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند. من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند."
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در پنج شنبه 26 تير 1393
بازدید : 1291
نویسنده : حسن عباسی
|
|
«ای بندگان خدا! بدانید که... گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دلها را منحرف می سازد، و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند، و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه کردن از حیله و دام های شیطان است.» (بحارالانوار ج 74 ص 291 )
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در سه شنبه 24 تير 1393
بازدید : 791
نویسنده : حسن عباسی
|
|
بالکن کوچک خانه ها جهان بزرگ گلدان هایی است که آنجا زندگی می کنند. و در روز های آفتابی هنگامی که پروانه ها دورشان حلقه بزنند و صدای آواز گنجشک ها اطرافشان را پر کنند، بهشت برایشان معنی می شود. دنیا می تواند به همین قشنگی باشد. این را مرد باغبان می گوید. وقتی که دارد شاخه حسن یوسف را به گلدان دیگری قلمه می زند. وقتی که از یک ریشه نحیف یک گل مخملی کامل داشته باشی معنی حرفش را بهتر می فهمی. تنها باید بگذاری که زمان بگذرد و باور کنی که گذشت زمان داروی خیلی از درد های بی درمان است.
:: موضوعات مرتبط:
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در سه شنبه 7 تير 1393
بازدید : 807
نویسنده : حسن عباسی
|
|
نوشته شده در سه شنبه 10 تير 1393
بازدید : 816
نویسنده : حسن عباسی
|
|
نوشته شده در چهار شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 825
نویسنده : حسن عباسی
|
|
اشتغال زنان و تبعات آن برای خانواده
زیربنای جامعه در خانواده شکل میگیرد و حفظ اجتماع منوط به حفظ خانواده است. برای بقای خانواده، تقسیم کار و تفکیک نقشها ضروری است و تقسیم نقشها نظام سلسله مراتبی را میسازد که اعضای خانواده باید این نظام را بپذیرند و با پیروی خود، مدیریت خانواده را حمایت کنند.

در قسمت اول، با عنوان اشتغال زنان در گذر تاریخ، ضمن تعریف اشتغال، به وضعیت اشتغال زنان در طول تاریخ از دوران باستان و مدنیت تا انقلاب صنعتی و مدرنیسم پرداختیم و در ادامه، سیر تاریخی اشتغال زنان در ایران را از دوران مادها و هخامنشیان تا دوران حاضر بررسی کردیم. در قسمت دوم با عنوان پیامدهای اشتغال زنان در جامعه، آثار و تبعات فردی، اجتماعی و سیاسی اشتغال بانوان در جامعه را به بحث گذاشتیم. در ادامه، آثار و تبعات اشتغال زنان را بر محیط و اعضای خانواده مورد ارزیابی قرار میدهیم: تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده الف) تأثیر بر روابط خانوادگی به گفتهی پژوهشگران، اشتغال زنان به دلیل کم کردن فشار اقتصادی از دوش خانواده، رضامندی زوج را افزایش میدهد و لذا زنان شاغل با همسران خود رابطهی بهتری دارند.3 این نظریه برای خانوادههایی که به درآمد زن متکی است و حذف این درآمد شیرازهی زندگی را از بین میبرد، درست به نظر میرسد.4 با این حال، کارشناسان بسیاری به پیامدهای منفی اشتغال بر روابط زناشویی تصریح کردهاند. بلاد از صاحبنظران عرصهی اجتماعی میگوید: در بررسی اشتغال روزافزون زنان معمولاً توجهها بهسوی زیانهایی است که دامنگیر کودکان میشود، ولی به پیامدهای ناگوار این وضعیت بر روحیهی مردان توجه نمیشود. اگر زن ازدواجکرده نقش نانآوری را به عهده بگیرد، خطر رقابت با شوهر به میان میآید. برای وحدت و یکپارچگی خانواده زیانآور خواهد بود. افزون بر این، همسو نبودن نقشهای اجتماعی و خانوادگی، موجب سستی و کاستی در نقشهای خانگی میشود و احتمال بروز تنش بین زن و شوهر را افزایش میدهد.5 فشار ناشی از کار رسمی و کار خانه، خستگی مضاعف را برای زنان در پی دارد که بر روابط جنسی زوجین هم اثرگذار خواهد بود. روابط جنسی رضایتبخش، افزون بر آنکه شادابی جسمی و روحی مرد را در پی دارد، حس اعتمادبهنفس و انگیزهی حمایت از همسر را در وی افزایش میدهد6 و بر رضایتمندی و نشاط زن نیز اثرات مثبتی دارد. کاهش ارتباط کلامی با همسر نیز از دیگر پیامدهای اشتغال تماموقت زنان است و نیاز به برقراری ارتباط کلامی با دیگران در محیط کار برآورده میگردد و از انگیزهی همصحبتی با همسر کاسته میشود. اشتغال زن و درآمدزایی او به کاهش وابستگی اقتصادی او به همسر میانجامد. این در حالی است که یکی از عوامل پیوند را روابط زناشویی احساس نیاز زن و شوهر به یکدیگر و تأمین شدن این نیاز است. تمامی موارد گفتهشده زمینههای اختلاف و جدایی زوج را افزایش میدهد. پژوهشها نشان میدهد در برخی کشورهای غربی، طلاق در میان زنان شاغل چهار برابر زنان غیرشاغل است. استقلال مالی و کاهش ترس از آینده سبب پایین آمدن آستانهی تحملپذیری زنان در روابط زناشویی و افزایش درخواست طلاق از جانب آنان است. ب) توسعهی مشاغل جایگزین خانواده زنان خانهدار به طور متعارف به نگهداری از فرزندان، نظافت خانه، شستن لباسها، هنرهای خانگی، پختوپز و گاه مشاغل خانگی همچون قالیبافی میپردازند. درگیری آنان به مشاغل رسمی سبب میشود بخشی از فعالیتهای خانگی خود را بهعهدهی سازمانهایی همچون مهدکودکها، تولیدکنندگان مواد غذایی، رستورانها و شرکتهای خدماتی بگذارند. در این صورت، اشتغال رسمی افزایش و درآمد حاصل از آن در درآمد ملی جامعه نیز به شمار میآید و بهغلط بهمنزلهی بهبود وضع اقتصادی تفسیر میشود.7 این در حالی است که کار زنان خانهدار در کشورهای صنعتی معادل 40 درصد ثروت ایجادشده است. به عبارتی زنان کار میکنند تا هزینهی کارهایی را بپردازند که اگر شاغل نبودند، خود آنها را انجام میدادند و میتوانستند به اقتصاد خانوادهی خود کمک بکنند. اشتغال زن و درآمدزایی او به کاهش وابستگی اقتصادی او به همسر میانجامد. این درحالی است که یکی از عوامل پیوند روابط زناشویی و احساس نیاز زن و شوهر به یکدیگر و تأمین شدن این نیاز است و کمرنگ شدن آن، زمینههای اختلاف و جدایی زوج را افزایش میدهد. پژوهشها نشان میدهد طلاق در میان زنان شاغل چهار برابر زنان غیرشاغل است.
پ) تحول در ساختار خانواده و الگوی تفکیک نقشها در نظریهای از ویلهلم هنریش، بنیانگذار جامعهشناسی خانواده، آمده است: تفکیک کار و تقسیم نقشها اصلی مسلم بر حفظ کارآمدی اجتماع است. زیربنای جامعه در خانواده شکل میگیرد و حفظ اجتماع منوط به حفظ خانواده است. برای بقای خانواده تقسیم کار و تفکیک نقشها ضروری است و تقسیم نقشها نظام سلسله مراتبی را میسازد که اعضای خانواده باید این نظام را بپذیرند و پیروی از رهبری در خانواده را باید حمایت کنند. این نظری به «اصالت حق طبیعی» شهرت یافته است. این نظام با طبیعت زن و مرد هماهنگ است. طبیعت مرد به مدیریت و طبیعت زن به مدیریتپذیری متمایل است.8 نقش مرد در نظام خانواده بهسان ستون خیمهای است که باید سالم و محکم باشد تا بتواند تکیهگاه مناسبی برای دیگر افراد خانواده باشد. در این صورت، فرزندان در زمان گرفتاریها، ترسها، مشکلات اقتصادی و عاطفی به او پناه میبرند. وجود کانون اقتدار لازمهی بقای خانواده و اطاعت اعضا از پدر، لازمهی حفظ این اقتدار است. زن با کار کردن بیرون از خانه، امنیت و موجودیت خانواده را، که زیربنای معنوی رفتار را به وجود میآورد، از هم میپاشد و نابسامانیهایی در روابط خانوادگی ایجاد میکند. ت) اقتصاد و خانواده تأثیر اشتغال زنان بر بالا رفتن قدرت خرید خانواده انکارناپذیر است. در بسیاری از کشورها، زنان بیشترین فعالیت بخش کشاورزی را برعهده دارند و درآمد خانواده بستگی کامل به آن دارد.9 با این حال، عمومیت قاعدهی تأثیر مثبت اشتغال زنان بر وضعیت اقتصادی خانواده، با تردید مواجه میشود. اگر رضامندی اقتصادی، نسبت میان درآمد و انتظارها باشد، هرچه درآمد بیشتر باشد، انتظارات هم بیشتر خواهد شد و نتیجهای جز افزایش حس فقر، حرص و نارضامندی نخواهد داشت. در بسیاری از خانوادهها، حضور زن در عرصهی اشتغال درآمدزا، به تغییرات اجتماعی و ارزشی خانواده میانجامد و عزتمندی و آبرومندی خانواده را افزایش میدهد و خانواده برای حفظ شئونات جدید میکوشد با افزایش مصرف، ضروریات خانوادهی خود را ارتقا ببخشد. در این حال، با افزایش انتظارات خانواده روبهرو خواهیم شد. لذا خانوادهای که دارایی بیشتری دارد لزوماً لذت بیشتری نمیبرد. درآمدزایی زنان در صورتی که به تعدد مدیریت خانواده بر منابع مالی بینجامد و هریک از زن و مرد به دلخواه درآمد خود را هزینه کنند، احتمال مصرف اقلام غیرضرور را افزایش میدهد. ورود درآمد بیشتر به خانواده و افزایش دغدغهی مصرف، افزایش میزان خریدهای قسطی و پرداخت وامهای درازمدت هرساله دهها میلیارد دلار منفعت برای جامعهی سرمایهداری به ارمغان میآورد. افزایش سطح انتظارات اقتصادی خانواده خطر بازگشتناپذیری در موقعیت اقتصادی خانواده را نیز در پی دارد. خانوادهای که سطح زندگی خویش را برپایهی دو درآمد تنظیم میکند، با از دست دادن بخش درخور توجهی از درآمد خود، نمیتواند با وضعیت جدید بهدرستی کنار آید و احساس فقر در این خانواده بیش از خانوادههایی است که از ابتدا معیشت خود را برپایهی یک درآمد تنظیم کردهاند. این گفتهها برای خانوادههایی صادق است که درآمد ناشی از اشتغال زن بر اقتصاد خانواده مؤثر باشد. اما بسیاری از موارد به هزینهی اشتغال، در مواردی چون خرید لباس مناسب برای محل کار، هزینهی آمد و شد، تهیهی غذای آماده، هزینهی مهدکودک و... که تقریباً معادل درآمد یا حتی بیشتر از آن است میشود. نکتهی دیگر تأثیر درآمدزایی در کاهش احساس مسئولیت مردان است که میتوان آثار آن را هم در ملاکهای گزینش ازدواج و هم در روابط خانوادگی مشاهده کرد. امروزه بسیاری از پسران انتظار دارند همسر آیندهی آنان در نانآوری مشارکت داشته باشد و پس از ازدواج با آنکه توانایی کار و تلاش بیشتر برای تأمین نیازهای خانوادهی خود را دارند، اما به درآمد همسر خود چشم میدوزند. پیامد دیگر اشتغال زنان، تأثیر آن بر درآمدزایی خانوادههای دیگر است، زیرا با افزایش تقاضای برای کار، ارزش نیروی کار کاهش مییابد و مردان سرپرست خانواده دستمزد کمتری دریافت میکنند. اشتغال زنان در کشورهای صنعتی، به دلیل کاهش جمعیت و کمبود نیروی آماده به کار، توجیه عقلانی دارد، اما در کشورهای در حال توسعه، مشکل، کمبود سرمایه برای ایجاد اشتغال است، نه کمبود نیروی انسانی آماده به کار. به همین دلیل، هرگاه سرمایهگذاری بیش از ظرفیت مردان بوده است، زنان به بازار کار کشیده شده و نیروی کار را تأمین کردهاند. نتیجه آنکه میتوان بر تأثیر اشتغال زنان در افزایش درآمد خانواده در اغلب موارد صحه گذاشت، اما نباید نسبت به تأثیر مثبت آن در اقتصاد خانواده و اقتصاد ملی بزرگنمایی کرد. ث) تأثیر بر فرزندخواهی از موضوعات درخور توجه و تأمل، تأثیر اشتغال زنان بر کاهش تعداد فرزندان در خانواده و پیامدهای بیفرزندی یا کمفرزندی بر حیات فردی و مناسبات خانوادگی است. با گسترش اشتغال زنان، انتظار میرود هم فاصلهی میان ازدواج و فرزندآوری افزایش یابد و هم از تمایل به مادر شدن در زنان کاسته شود. این احساس نهفتهی طبیعی در صورت ارضا نشدن، میتواند آثاری بر روحیات زن برجای بگذارد.10 به همین دلیل، فرزندان میتوانند وابستگی زن و مرد به خانواده را افزایش دهند و در استحکام خانواده نقش مهمی ایفا کنند. برتراند راسل معتقد است: امروزه اگر در زندگی زناشویی عمل جنسی نباشد، آن زناشویی بیاثر تلقی میشود، اما فرزندان بیش از رابطهی جنسی اهمیت دارند و هدف اصلی زناشویی باروری است. وجود کانون اقتدار لازمهی بقای خانواده و اطاعت اعضا از پدر، لازمهی حفظ این اقتدار است. زن با کار کردن بیرون از خانه، امنیت و موجودیت خانواده را، که زیربنای معنوی رفتار را به وجود میآورد، از هم میپاشد و نابسامانیهایی در روابط خانوادگی ایجاد میکند.
با ارزشمند شدن اشتغال زنان، تعارض میان شغل و فرزند بیشتر رخ مینماید. پیامد دیگر اشتغال، کاهش شمار فرزندان خانواده است. با افزایش شمار خانوادههای تکفرزند، امکانات اقتصادی خانواده که با اشتغال زنان افزایش یافته است، در خدمت رفاه تنها فرزند خانواده قرار میگیرد، اما تکفرزندی خود از نشاط فرزند میکاهد و سبب افزایش روحیات خودخواهانه و فردگرایانه در وی میشود. در یک خانوادهی پرجمعیت با امکانات متوسط یا کم، در صورتی که بهدرستی مدیریت شود، فضایی مناسب برای تقویت روحیهی همگرایی، تلاش، قناعت، بهرهوری و انضباط پدید میآید؛ اما تکفرزندان برای ورود به اجتماع با مشکلات اساسی روبهرو میشوند، زیرا نه برای همگرایی اجتماعی آموزش دیدهاند و نه در برابر ناملایمات اجتماعی آستانهی تحملپذیری مناسبی دارند. این افراد غالباً مغفول میمانند. کم شدن شمار فرزندان دو پیامد جدی را در پی دارد: نخست آنکه والدین برای ایام پیری خود ذخیرهای نیندوختهاند و احتمال حمایت فرزندان از والدین با کم شدن شمار آنان، کاهش مییابد. چنانکه مهدهای کودک امروز نوید گسترش خانههای سالمندان در فردا را خواهند داد. دیگر آنکه، کاهش فرزندان امروز به کوچک شدن خانوادهی گسترده در نسل آتی خواهد انجامید. باید نسلی را تصور کرد که از نعمت عمو، عمه، خاله و دایی محروماند و نه لذت روحی ارتباطات خویشاوندی را میچشند و نه از حمایت عاطفی، مادی و معنوی آنان برخوردار است. ج) روابط مادر و فرزند تأثیر مهم اشتغال زنان بر روابط میان مادران و فرزندان آنان است. میان رشد عاطفی فرزند و دامان مادر بهویژه در سه سال نخست زندگی، پیوندی ناگسستنی وجود دارد و سلامت روانی و عاطفی وی در گرو حضور فیزیکی مادر است.11 رابطهی مبتنی بر دلبستگی کودک با مادر خویش، زیربنای شخصیت اوست و در صورت فقدان یا ناکافی بودن این دلبستگی، کودکان بهویژه پسران به اشخاصی تبدیل خواهند شد که در ایجاد رابطهی معنیدار با دیگران توانایی ندارد. والدین شاغل ناچار به سپردن فرزند خود به مهد کودک و یا تنها گذاشتن وی در خانهاند. در این صورت، فرزندان بهجای آنکه ارزشها و الگوهای خود را از والدین دریافت کنند، از نهادهای رسمی در رسانهها تأثیر میپذیرند و ارتباط عاطفی کمتری با مادر برقرار میکنند. در پژوهشهای خانوادهگرایان، تأثیرات منفی جدایی مادر از فرزند نشان داده شده است. از نگاه آنان، رشد عقلی فرزند منوط به رابطهی عاطفی مادر و فرزند است. در دسترس بودن مادر برای فرزند مسئلهی مهمی است و فرزندان از اینکه به خانه بروند و مادر را نبینند، دچار اضطراب میشوند. رابطهی عاطفی میان مادر و فرزند در سلامت روانی و تعامل رفتاری مادر هم تأثیر دارد و همین نکته بر تربیت فرزند نیز مؤثر است. برخی صاحبنظران معتقدند که اشتغال مادران مفهوم خانواده را در ذهن فرزندان تغییر میدهد، زیرا این فرزندان بیش از دیگران با همسالان خود سر میکنند و بیش از گذشته احساس تنهایی میکنند. امروزه الگوهای اجتماعی ارزشهایی متفاوت با ارزشهای خانوادگی را تبلیغ میکنند. نقش والدین بیش از هر زمان دیگری جایگزینناپذیر است و آنان به قضاوت، تجربه، نیرو و قاطعیت والدین و به یک منبع راهنماییکنندهی خانوادگی نیاز دارند. با حضور نداشتن پدر و مادر در خانه، فرزندان تنهایند و هیچ بزرگتری بر کار آنان نظارت ندارد. حضور نداشتن پدر و مادر در خانه، آزادی عمل بیشتری به فرزندان بهویژه نوجوانان میدهد که با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژیهای ارتباطی، توسعهی آپارتماننشینی و کاهش شمار فرزندان و در نتیجه خلوت بودن محیط خانه، احتمال بروز رفتارهای ناهنجار بهویژه روابط جنسی با محارم و غیرمحارم و ارتباطات جنسی مجازی، بهویژه در سنین نوجوانی را افزایش میدهد. رشد عقلی فرزند منوط به رابطهی عاطفی مادر و فرزند است. در دسترس بودن مادر برای فرزند مسئلهی مهمی است و فرزندان از اینکه به خانه بروند و مادر را نبینند، دچار اضطراب میشوند. رابطهی عاطفی میان مادر و فرزند در سلامت روانی و تعامل رفتاری مادر هم تأثیر دارد و همین نکته بر تربیت فرزند نیز مؤثر است.
لذا بسیاری از زنان برای پرورش فرزندان خود از شغل خود کنارهگیری میکنند و بسیاری از آنهایی که از حرفهی خود کناره گرفتهاند، موفقترند. یافتهها گویای رو به رشد بودن روند کنارهگیری از اشتغال در سالهایی است که زنان بچهدار میشوند. آنان پی بردهاند زندگیای که در آن شغل از همهچیز مهمتر باشد پس از مدتی ارضاکننده نخواهد بود و همچنین میفهمند آنگاه که پای فرزندان به میان میآید، هیچچیز نمیتواند جای مادر را بگیرد. آثار فردی و روانی اشتغال زنان الف) احساس رضایتمندی در جامعهی مدرن، کوچک شدن خانهها، محدود شدن ارتباطات فامیلی و محلی، تحقیر ارزشی خانهداری و خانهنشینی روی داد که در پی آن، ورود به فضای اجتماعی و عرصهی اشتغال میتواند نیاز زن به ورود به عرصههای وسیع و کسب تجربهی نو را به همراه داشته باشد و نیاز به برقراری ارتباط با دیگران را تأمین و او را از فضای خانه آزاد سازد. از دیگر سو، ارزشهای انتشاریافتهی استقلال مالی، رقابت برای کسب موقعیت شغلی که بهمثابهی یک ارزش تلقی میشود، گسترش یافته و افرادی که موفق به احراز شغل میشوند، احساس پیروزی خواهند داشت. لذا میتوان فهمید که چرا برخی زنان با دریافت حقوقی ناچیز، که کفاف هزینههای رفتوآمد آنان را نیز ندارد، به اشتغال روی میآورند، زیرا آنان با دستیابی به موقعیت شغلی احساس موفقیت میکنند و حس میکنند از مهارتهایشان بهطرز مفیدی بهره میبرند. به همین دلیل، بسیاری از آنان عنوان میکنند بدون نیاز مالی هم به کار ادامه میدهند.12 در این میان، حس رضایتمندی در دختران مجرد بیش از مادران شاغل است، زیرا مادران به دلیل نبودن در کنار فرزندان خود، بهنوعی احساس گناه میکنند و بر میزان رضایتمندی آنان از اشتغال کاسته و در مقابل بر میزان اضطراب آنان نسبت به تربیت و آیندهی فرزندانشان افزوده میشود. ب) فشار مضاعف خانهداری از فعالیتهای سخت و دشوار است، اما فشاری برای انجام دادن آن در خانه نیست و سرعت انجام آن با میل خود فرد تنظیم میشود. این ویژگی با روحیات زنانه همخوانی دارد. این در حالی است که کار رسمی بیرون از خانه اینگونه نیست.13 ایفای دو نقش متفاوت و همزمان در خانه و اجتماع، به دلیل ناهمخوانی بسیاری از مشاغل اجتماعی با ویژگیهای زنانه و فشار ناشی از جمع بین این دو فعالیت، زنان را آسیبپذیرتر خواهد کرد. در پژوهشها نشان داده شده است که زنان شاغل در مقایسه با زنان خانهدار بسیار مضطربترند که این وضع ناشی از تعدد نقشهاست.14 ناراحتی قلبی در میان زنان کارمند دوبرابر زنان خانهدار است و زنانی که کارمندند بیش از مردان بدون شغل به افسردگی مبتلا میشوند. تعارض نقشها از یک سو فرد را دچار اضطراب و از سوی دیگر او را در ایفای همزمان نقشهای متعدد ناتوان میسازد. لذا اغلب زنان در انجام کارهای خانه و برقراری ارتباط مؤثر با اعضای خانواده درمانده میشوند. پ) افزایش مزاحمتهای جنسی در محل کار توسعهی اشتغال زنان، در حوزههایی که فضای زنانه و مردانه تفکیک نشدهاند، میتواند آسیبپذیری جنسی زنان و مردان را در محیط کار افزایش دهد. برآوردهای آماری در آمریکا نشان میدهد 50 درصد زنان و 15 درصد مردان شاغل در محیط کار خود، مورد آزار و اذیت یا سوءاستفادهی جنسی قرار میگیرند. با آنکه بیش از 50 درصد زنان شاغل در جهان در معرض یکی از موارد سوءاستفاده (کلامی، فیزیکی یا چشمچرانی) قرار میگیرند، تنها 5 تا 15 درصد آنان دربارهی مشکلات خود شکایت کردهاند که مهمترین علت آن ترس از دست دادن کار است. این در حالی است که برخی مردان اعتقاد دارند زنان خود از چنین ارتباطی در محیط کار استقبال میکنند، چون این ارتباط امکان پیشرفت آنان را فراهم میکند. برخی پژوهشها در جوامع غربی نشان میدهد که طلاق به میزان زیادی در بین افرادی دیده میشود که به دلایل شغلی، غیبتهای پیاپی از خانه داشتهاند و یا تماسهای نزدیک و صمیمانه با جنس مخالف دارند.15 به عقیدهی صاحبنظران، مزاحمتهای جنسی عامل مهمی در جابهجایی کارگران زن است، زیرا دست کشیدن از کار چارهی اصلی این نوع گرفتاریهاست.16 از دیگر سو، تفکیک محیطهای زنانه و مردانه برای کارفرمایان بسیار پرهزینه است و آنان تمایلی برای اجرای آن ندارند و میکوشند تا میزان مشکلات اخلاقی در محیط کار را کمتر از میزان واقعی نشان دهند و زمینهی فرهنگی را به سمت حساسیتزدایی از این اختلاط هدایت کنند.(*) پینوشتها: 1. پاتریک نولان و گرهارد لنسکی، جامعههای انسانی، مقدمهای بر جامعهشناسی کلان، ترجمهی ناصر موفقیان، ص 465. 2. غلامرضا صدیق اورعی، «توسعهی اقتصادی و اشتغال زنان» (قسمت دوم)، پیام زن، ش 49، ص 17. 3. ر.ک.به: هما ملااحمد رحیمی، بررسی پیامد اشتغال برای زنان و فرزند اول آنها، پایاننامهی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه شیراز، ص 148. 4. ر.ک.به: عصمتالسادات مرقانی خوئی، بررسی و مقایسهی مشخصات فردی و خانوادگی زنان شاغل راضی و ناراضی از روابط جنسی در زندگی زناشویی در دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکدهی پرستاری، ص 37. 5. ر.ک.به: محمدباقر ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ص 170. 6. تونی گرنت، زن بودن، ترجمهی فروزان گنجیزاده، ص 76، 90، 268. 7. غلامرضا صدیقی اورعی، «توسعهی اقتصادی و اشتغال زنان» (قسمت دوم)، پیام زن، ش 49، ص 17. 8. «خوانش انتقادی اشتغال زنان» (گفتوگو با دکتر سید محمدصادق مهدوی)، حوراء (نشریهی داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، ش 8، آذر 1383، ص 14. 9. پاملا ابوت و کلر والاس، جامعهشناسی خانواده، ترجمهی منیژه نجم عراقی، ص 126. 10. قدسیه حجازی، جرائم زن در ایران، ص 115. 11. ر.ک.به: گفتوگو با سید محمدصادق مهدوی، «خوانش انتقادی اشتغال زنان»، حوراء (نشریهی داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، ش 8، آبان و آذر 83، ص 18. 12. ر.ک.به: هما ملااحمد رحیمی، بررسی پیامد اشتغال برای زنان شاغل و فرزند اول آنها، پایاننامهی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، ص 68. 13. تونی گرنت، زن بودن، ترجمهی فروزان گنجیزاده، ص 89. 14. هما ملااحمد رحیمی، پیامد اشتغال برای شاغل و فرزند اول آنها، پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، ص 148. 15. ر.ک.به: عفتالسادات مرقانی خوئی، بررسی و مقایسهی مشخصات فردی و خانوادگی زنان شاغل راضی و ناراضی از روابط جنسی در زندگی زناشویی در دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران، پایاننامهی کارشناسی ارشد دانشکدهی پرستاری، ص 38. 16. ر.ک.به: سید محمدرضا علویون، کار زنان در حقوق ایران و حقوق بینالمللی کار، ص 98.
:: موضوعات مرتبط:
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 647
نویسنده : حسن عباسی
|
|
نوشته شده در دو شنبه 19 خرداد 1393
بازدید : 1391
نویسنده : حسن عباسی
|
|

جدید 93/03/19 : بخش جدیدی با عنوان " تحدید نسل " به مجموع مطالب اضافه گردید.
هدف اصلی از ایجاد این بخش بحث در :
احادیث موضوعی تربیت فرزند
احادیث موضوعی طلاق
کاریکاتورهای موضوعی تربیت فرزند
پوستر موضوعی تربیت فرزند
اینفوگرافی های نرتبط
هر هفته یک تصویر و یا یک مطلب در این خصوص قید خواهد شد " انشاالله".
دوستان میتوانند اگر مایل بودند و مطلبی در این خصوص داشتند در بخش نظرات قید نماییند
تا در اولین فرصت مطالب شان به نمایش در آید!
:: موضوعات مرتبط:
تحدید نسل ,
,
نوشته شده در چهار شنبه 31 مرداد 1393
بازدید : 868
نویسنده : حسن عباسی
|
|
شهادت ششمین نور از انوار الهی حضرتامام جعفر صادق (ع) پایگزار مذهب شیعه را خدمت شما و همه ی مسلمین بخصوص شیعیان تسلیت عرض می کنیم .

یکی از آخرین وصایای امام همام تأکید بر نماز است. بطوریکه فرموده اند :شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نخواهد رسید.
امام صادق (ع) : کسی که میخواهد بدون داشتن ایل و تبار،عزتمند و بی آنکه مالی داشته باشد بینیاز و بدون قدرتی خواص با هیبت باشد،از ذلت معصیت خدا به عزت طاعت او در آید"
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
جوانان ,
تفکر و اندیشه ,
حجاب و عفاف ,
زندگی مشترک ,
تحدید نسل ,
,
|
|
|