پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.



اهمیت رابطة جنسی در زندگی زناشویی
نوشته شده در سه شنبه 19 اسفند 1393
بازدید : 585
نویسنده : حسن عباسی

 

 وجود و پایداری یک «رابطة‌جنسی رضایت‌بخش» تنها، نشانه‌ای از یک رابطة عاشقانه نیست، بلکه عامل مهمی در ایجاد رابطه‌ای صمیمی، رضایت‌بخش و ماندگار است.

 

 اهمیت رابطة جنسی

 

 

رابطة جنسی بخش مهمی از نیازهای هیجانی و احساسی ما را برآورده می‌کند و رضایت زناشویی را افزایش می‌دهد. در گذشته یکی از مهم‌ترین دلایل ازدواج و برقراری رابطة‌جنسی فرزندآوری بود و بیشتر همسران پس از داشتن تعدادی فرزند، رابطة‌جنسی را قطع می‌کردند و یا به کیفیت این رابطه اهمیت چندانی نمی‌دادند؛ اما در دنیای کنونی دیدگاه افراد نسبت به رابطة‌جنسی و روش استفاده از آن تغییر کرده و مهم‌ترین انگیزة افراد از برقراری رابطة‌جنسی «کسب لذت» است.

 

پس بدیهی به نظر می‌رسد که همسران از همان ابتدای ازدواج به کیفیت این رابطه و اهمیت آن در زندگی زناشویی‌شان دقت ویژه‌ای داشته باشند.

 

نخستین درس در آموختن درست رابطة‌جنسی تغییر نگرش است. بدبختانه بیشتر زن و شوهرها می‌پندارند که معنی رابطة‌جنسی یا زناشویی فقط انجام «نزدیکی» است، درحالی‌که این تفکر باعث می‌شود همسران نه‌تنها خود را از لذت دیگر تعامل‌های جنسی بویژه جنبه‌های عاطفی آن محروم کنند، بلکه اگر به هر دلیل برای هرکدام عذری ایجاد شود (از انواع بیماری تا شرایطی کاملاً طبیعی مثل دوران قاعدگی) رابطة زناشویی آنها تعطیل می‌شود و این بویژه در درازمدت، برای زندگی زناشویی زیان‌بخش است.

 

وقتی از رابطة‌جنسی صحبت می‌شود، منظور انواع تعامل ممکن بین دو طرف است که می‌تواند از یک معاشقة ساده بدون نیت رسیدن به ارگاسم تا رفتار جنسی همراه با اوج لذت جنسی برای یکی یا هر دو طرف یا در نهایت همراهی آن با نزدیکی جنسی باشد.

 

سکس، تنها بخشی از رابطه است که نیازمند صمیمیت و ارتباط نزدیک است. همسرانی که به تعاملاتی مانند نحوة صحبت‌کردن، گوش‌دادن به یکدیگر، درک متقابل و داشتن روحیة همکاری و همدلی با همسر، حل تعارضات و اختلافات، مدیریت مالی خردمندانه، همکاری در نگهداری و تربیت فرزندان، گذاشتن وقت باکیفیت با یکدیگر و داشتن تماس جسمانی اهمیتی نمی‌دهند، در مورد آن اطلاعات کافی ندارند و یا در این حیطه‌ها تعامل مناسب و سازنده‌ای ندارند، نمی‌توانند انتظار داشته باشند که در رابطة‌جنسی ارتباط رضایت‌بخشی برقرار کنند؛ بنابراین رابطة‌جنسی تنها برقراری تماس فیزیکی- جنسی بین زن و شوهر نیست، بلکه خود این ارتباط نیازمند مقدمات بسیاری است که به فراتر از تخت‌خواب برمی‌گردد.

 

بسیار شایع است که همسران به دلایلی از جمله خستگی ناشی از کار، استرس‌های فرزندپروری، بیماری و یا برآورده نشدن انتظارها و نیازهایشان، تمایلی به برقراری ارتباط نشان نمی‌دهند و زمانی که این کناره‌گیری از صمیمیت فیزیکی و کلامی و یا جنسی به طول می‌انجامد، آسیب‌های بسیاری را برای خانواده ایجاد می‌کند.

 

آسیب‌هایی که گاهی دامنگیر شخص و گاهی هم دامنگیر زندگی همسران می‌شود. غفلت از اهمیت «در ارتباط بودن» باعث می‌شود که بسیاری از دلایل و نیازهایی که به خاطر آن زندگی زناشویی را تشکیل داده‌ایم فراموش شوند و زمانی متوجه آسیب شویم که دامنة آن گسترده شده و زخم‌های عمیق و ‌جبران‌ناپذیری ایجاد شده است.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



زمان مناسب برای ازدواج چه زمانی می باشد ؟
نوشته شده در چهار شنبه 13 اسفند 1393
بازدید : 553
نویسنده : حسن عباسی

 اولین عامل شروع هر زندگي مشترك وجود بلوغ جسمي و جنسي و بلوغ عقلي و فكري است و افراد خواهان ازدواج باید به سنی برسند که بتوانند صميميت عاطفي و جنسي را در يك رابطه مبتني بر تعهد تجربه كنند.

  مهمترین تصمیمات فرد انتخاب همسر در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند. تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاش و کوشش نیازمند است. بصورت کلی اصالت خانوادگی به عنوان اساسی ترین معیار انتخاب همسر شناخته می شود. ایمان، اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگیهای ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی، تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است .

ازدواج تنها راه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نموده اند. ازدواج به زن و مرد آرامش می بخشد و آنان را از انحراف و رفتارهای جنسی پرخطر و غیر اخلاقی باز می دارد.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



علت کم شدن شعله عشق در زندگی
نوشته شده در جمعه 8 اسفند 1393
بازدید : 623
نویسنده : حسن عباسی

 

 

علت کم شدن شعله عشق در زندگی

 


زوجهای بسیاری شکایت میکنند که شعله عشقی که در شروع رابطه شان بوده، فروکش کرده و خاموش شده است. بسیازی از  آن را به گردن تفاوتهای بین دو طرف میاندازند که به مرور زمان و با شناخت بیشتر آنها را از هم دور میکند.موج "مردگی" که بعد از ماه های پرهیجان اول، رابطه را در خود غرق میکند، باعث میشود خیلی از زوجها امید خود را از دست داده و جای دیگری جز رابطه شان به دنبال آن هیجان بگردند. باوجود یافته های محققان که نشان میدهد

 

60-30 درصد از زوجها در نقطهای از زندگی مشترک خود اقدام به خیانت میکنند، دیگر زمان آن رسیده که علل فروکش کردن هیجان روابط را بررسی کنیم. واقعاً چه چیز باعث میشود آن شور و اشتیاق اولیه به بی علاقگی و بی تفاوتی تبدیل شود؟ چه چیزی تپش قلب شما از روی هیجان را به بی حوصلگی و نارضایتی تغییر میدهد؟برای تشخیص علت جدا کردن زوجها از هم، خیلی خوب است که با مفهوم "پیوند خیالی" آشنا شوید.

 

پیوند خیالی به نوعی ارتباط اطلاق میشود که بعنوان جایگزینی برای یک رابطه عاشقانه واقعی عمل میکند. این توهم ارتباط و نزدیکی به زوج این امکان را میدهد که با وجود فاصله احساسی، خیالی از عشق و دوست داشتن برای خود داشته باشند.همانطور که زنی که پس از شش سال زندگی مشترک در حال جدایی بود، می گفت، "من از کودکی از تنها ماندن میترسیدم اما این را هم میدانستم که از نزدیک بودن به یک نفر دیگر هم میترسیدم.

 

ازدواج مشکل من را حل کرد: شوهرم از نظر فیزیکی آنجا بود، پس لازم نبود که از تنها ماندن بترسم و من هم طوری رفتار میکردم که او را در فاصله ای از من نگه میداشت که از نظر احساسی برایم قابل تحمل باشد."نزدیکی جسمی و فاصله احساسی از مشخصه های پیوند خیالی است. این پیوند زمانی شکل میگیرد که حس واقعی و جدی عشق، احترام و جاذبه با خیالات امنیت، ارتباط و محافظت جایگزین میشود.

 

بااینکه همه اینها به نظر خصوصیاتی مثبت را یک ارتباط صمیمی میرساند اما جایگزین کردن یک اولویت فیزیکی میتواند هر رابطه صمیمی را خراب کند.افرادیکه پیوند خیالی دارند، برنامه را به اتفاقات خودبخودی و امنیت را به عشق ترجیح میدهند. آنها سعی میکنند که با هم باشند اما بدون انرژی، استقلال و محبتی که روزی به زندگیشان رنگ میداد. خطر تلفیق زندگیمان با کسی دیگر این است که معمولاً احترام و علاقه ای که در ابتدا داشتیم را از دست میدهیم. حتی اینقدر صبر میکنیم که خودمان را هم در رابطه از دست میدهیم، به جای اینکه ویژگیهای خاصی که به ما اعتمادبه نفس میداد و باعث جذب شدن همسرمان به ما شده بود را حفظ کنیم. وقتی زوجها این حسهای واقعی را به هم از دست میدهند، به جای اینکه با این روند مخرب مبارزه کنند، یا رابطه را دور می اندازند یا عمیقتر در خیال ترس از دست دادن همدیگر و تنها ماندن فرو میروند.

 

خوشبختانه این احساسات و هیجانات قابل برگشت هستند!پیوندهای خیالی به صورت دائم وجود دارند. بعضی زوجها در این خیالات عمیقتر میشوند. بیشتر افراد بین لحظاتی که واقعاً صمیمی و نزدیک هستند و لحظاتی که خیال را جایگزین عشق واقعی میکنند، در نوسانند. با تشخیص میزان درگیر کردن خودتان در پیوند خیالی میتوانید با عادات و رفتارهای منفی مبارزه کرده و مراحلی جدید و هیجان انگیز از رابطه تان را تجربه کنید. در زیر به چند راه اصلی به شما معرفی میکنیم که کمکتان میکند بفهمید تا چه اندازه درگیر پیوند خیالی شده اید و چطور با آن مبارزه کنید.

 

 از دست دادن جاذبه جنسی

 

 وقتی در پیوند خیالی باشیم، به مرور زمان مقداری جاذبه جنسیمان به او را از دست میدهیم. تکیه کردن به کسی برای اینکه از ما مراقبت کند یا ما از او مراقبت کنیم، فشار سنگینی بر رابطه مان وارد میکند. کمکم آن فرد را جزئی از خودمان میبینیم و در آن چارچوب، شعله آن عشق که ما را به سمت هم کشیده بود، کمتر میشود. وقتی به طرفمان بعنوان فردی مستقل با شخصیتی جذاب نگاه کنیم، هیجان همیشه در رابطه مان خواهد ماند.

 

 

تلفیق هویتها 

 

 آیا وقتی به رابطه تان نگاه میکنید، میتوانید راههایی که شما و همسرتان پا روی مرزهای همدیگر میگذارید را تشخیص دهید؟ آیا به جای اینکه بگویید، «او» یا «من»، میگویید «ما»؟ حفظ استقلال شخصیتهایمان در رابطه، بهترین راه برای حفظ جذابیت طرف مقابلمان است، این جدا کردن شخصیتها از هم نه تنها شما را از هم دورتر نکرده بلکه باعث میشود همسرتان جذابیت بیشتری برایتان داشته باشد. موقعیتی که برای بار اول عاشق میشوید را در نظر بگیرید. براساس همان خصوصیات و ویژگیهای خاص و منحصر به فرد است که جذب طرف مقابلتان میشوید. استقلال شخصیت اوست که علاقه و احترام در شما ایجاد کرده و شما را به سمت او میکشاند.

 

 

 

فراموش کردن خود و رسیدگی کمتر به خودتان

 

وقتی به درجه ای از آسایش و راحتی در رابطه میرسیم، کمتر به ظاهر خودمان توجه میکنیم. دیگر بدون توجه و ملاحظه رفتار کرده و خیلی اوقات ممکن است موجب آزرده خاطر شدن همسرمان شویم. ممکن است وزنمان بالا رود، عادتهایی ناسالم پیدا کینم، کمتر ورزش کنیم و بیشتر تنقلات بخوریم. این عادتها فقط از روی راحتی و آسایش نیست. اینها روشهایی برای محافظت از خودمان از نزدیکی مداوم است. این عادتها معمولاً اعتمادبه نفس ما را از بین برده طرفمان را از ما دور میکند.

 

 نداشتن فعالیتهای اشتراکی

 

 معمولاً در ابتدای رابطه همه ما هیجان داریم که چیزهای جدید را با هم امتحان کنیم و ماجراهای جدید را تجربه کنیم. وقتی رابطه به شکل عادت درمی آید، درمقابل تجربیات جدید مقاومت میکنیم. بدگمان تر و انتقادی تر میشویم و تمایل کمتری برای انجام فعالیتهای مشترک با همسرمان نشان میدهیم. خیلی مهم است که علایق همسرتان را در نظر داشته و فعالیتهایی که هر دو از آن لذت میبرید را در کنار هم انجام دهید. عشق در خلاء نمیتواند وجود داشته باشد. کمی سرعت زندگیتان را پایینتر بیاورید و برای حرفزدن و ارتباط برقرار کردن با هم وقت بگذارید تا بتوانید صمیمیتتان را حفظ کنید. انجام کارهایی که به همسرتان نشان دهد دوستش دارید، به روشن نگه داشتن شعله عشقتان کمک میکند.

 

 ارتباط شخصی کمتر

 

 وقتی برای حرف زدن با همسرتان وقت میگذارید، آیا درمورد چیزهایی معنادار حرف میزنید؟ آیا گفتگوهایتان بیشتر حالت عملی و کاری گرفته و رنگ دوستی ندارد؟ خیلی مهم است که زندگیهایمان را با کسانی که دوست داریم تقسیم کنیم. بااینکار میتوانیم خیلی بیشتر آنها را بشناسیم. با این روش آنها را به صورت افرادی مستقل از خودمان میبینیم. این کمکمان میکند آنها را نه به اجبار بلکه به اندازهای واقعی دوست داشته باشیم.

 

کمک میکند دوستی بین خودمان ایجاد کنیم که وقتی میخواهیم حرفی به همسرمان بزنیم، کمتر انتقادی رفتار کرده و وقتی طرفمان نظر خودش را به ما میگوید، حالت دفاعی به خودمان نگیریم. همه این تلاشها، عشق را در رابطه مان تقویت کرده و جاذبه میانمان را بالا میبرد.فرو خوردن خشم ــ وقتی برای مدتی طولانی با کسی باشیم، خصوصیات منفی آنها را لیست کرده و طوری ضد او میشویم که ما را نسبت به او بدگمان میکند.

 

اگر کینه یا خشمی را در خودتان احساس میکنید، سعی کنید بفهمید. آیا به طریقی ملایم آن را بیرون می ریزید؟ کنار آمدن با مشکلات از جایگاهی عاقلانه باعث میشود حس محبت و دوست داشتنتان را از بین نبرید. شاید ارتباط و گفتگوی صادقانه سخت باشد اما کمکتان میکند همسرتان را بهتر بشناسید تااینکه بخواهید با عینک بدبینی به او نگاه کنید. وقتی عادت کنیم احساساتمان را در خودمان بریزیم

 

و به جای مطرح کردن آنها با همسرمان، بر علیه او جبهه بگیریم، روی یخ اسکیت کرده ایم. حتی وقتی کمکم احساس نزدیکی کنیم، به محض اینکه همسرمان کاری کند که دوست نداریم، دوباره حالت انتقادی میگیریم. وقتی بتوانیم آزادانه چیزهایی که اذیتمان میکند را به همسرمان بگوییم، خیلی راحت تر میتوانیم آن مسائل را فراموش کرده و از دلمان بیرون بریزیم. هرچه توانایی خودمان برای چنین رفتاری را تقویت کنیم،احساس نزدیکی احساسی بیشتری به همسرمان خواهیم کرد. مزیت انعکاس دادن افکار و احساساتمان این است که دیگر به بدگمانی به همسرمان نگاه نمیکنیم.وقتی نتوانیم این کار را بکنیم، ارتباط احساسی ما با او کمکم از بین رفته و تنها چیزی که برایمان باقی میماند همان پیوند خیالی است. برای برگرداندن شور و عشق به رابطه مان فقط کافی است کارهای کوچکی انجام دهیم که به همسرمان نشان دهیم برای کسی که هست دوستش داریم!!!

 

اگر هر روز برای مقابله با این رفتارهای عادتی قدم برداریم، به سمت ارتباطی رضایت بخش تر و توام با دوست داشتن خواهیم رفت.اگر تاریخچه ازدواج را در نظر بگیریم، همه قبول می‌کنیم که ازدواج همزمان با خلقت آغاز شده است. زن و مرد هم از نظر بیولوژیکی و هم ذهنی با هم متفاوت هستند. اما اگر زن و مرد کنار هم نمی ‌آمدند، خلقت ادامه نمی‌یافت.

 

نیازهای جسمی و احساسی مرد و زن را به سمت هم آورده و ازدواج اتفاق می ‌افتد. تا قبل از قرن بیستم، ازدواج با یک نفر تا آخر عمر بسیار شایع بود. طلاق پدیده‌ ای بسیار نادر بود. اما هرچه زنان و مردان در عرصه کار پیشرفت کردند و استقلال مالی بیشتری پیدا کردند، همه چیز شروع به تغییر کرد! وابستگی زنان به مردان از بین رفت و حتی اختلافات کوچک آنقدر بزرگ شد که به نظر رسید بر فردیت ما تجاوز می‌کند. در زیر ۱۵ دلیل اصلی جدا شدن زوج‌ها از هم را قید می‌کنیم:

 

 

 ۱٫میل به استقلال
۲٫علاقه ‌مند شدن به فردی دیگر
۳٫خیانت
۴٫ناسازگاری جسمی
۵٫عدم علاقه جنسی به طرف مقابل
۶٫نگهداری نکردن از وضعیت خوب بدن مثل چاق شدن
۷٫اختلاف در عقاید و امیال
۸٫بحث و مشاجره زیاد
۹٫مقایسه مداوم همسر با دیگران
۱۰٫ نصیحت کردن اجباری
۱۱٫ اعتیاد به موادمخدر و مشروبات الکلی
۱۲٫ زوال سلامتی یک طرف یا ابتلا به بیماری‌های لاعلاج مثل ایدز
۱۳٫ سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری
۱۴٫ نادیده گرفتن یا بی ‌احترامی به دوستان و اقوام همسر
۱۵٫ ناباروری

 

این دلایل از جمله مهمترین دلایل برهم خوردن ازدواج‌ها است

 

 گاهی‌اوقات، یک دلیل به تنهایی برای جدایی کافی است اما در موارد بسیاری، ترکیبی از چند دلیل موجب طلاق می‌شود. در این لیست، علاقه ‌مند شدن به فردی دیگر و خیانت به نظر یکسان می‌آیند اما این دو یک تفاوت مهم با هم دارند. در اولی، فرد ممکن است به شخصی دیگر غیر از همسرش علاقه ‌مند شود و تصور کند که در کنار او زندگی بهتری داشته و خوشبخت‌تر خواهد شد و ازاینرو قبل از تماس جسمی با آن فرد، زندگی مشترک خود با همسرش را خاتمه می‌دهد.

 

ازطرف دیگر، در خیانت رابطه جنسی خارج از ازدواج صورت می‌گیرد که در موارد بسیار یکی از مهمترین دلایل طلاق است.در برخی ازدواج‌های خاص وقتی زن و مرد بدون شناخت قبل از ازدواج با هم ازدواج می‌کنند، باگذشت زمان ممکن است متوجه ناسازگاری خود شده و از هم جدا شوند. به همین ترتیب، ناباروری در مرد یا نازایی در زن چه بلافاصله بعد از ازدواج و چه سالها بعد هم یکی دیگر از دلایل طلاق است. کاهش میل جنسی بعد از چند سال هم یکی دیگر از دلایل جدایی است.

 

اگر سلامت مرد یا زن به شدت رو به زوال باشد یا یکی از طرفین به یک بیماری لاعلاج مثل ایدز مبتلا شوند، ازدواج ممکن است برهم بخورد. حتی توجه نکردن به وضعیت تناسب‌اندام و بیش از حد چاق یا ضعیف شدن می‌تواند باعث برهم خوردن رابطه شود.سوءاستفاده و آزار جسمی و فکری یک دلیل دیگر طلاق‌هاست. تمایلات سادیسمی در هرکدام از زوج‌ها که موجب شکنجه جسمی روحی طرف مقابل شود معمولاً موجب جدا شدن دو طرف می‌گردد. اعتیاد زیاد به موادمخدر یا الکل هم یکی دیگر از دلایل شکست ازدواج‌هاست.

 

بحث و دعوا و مشاجره زیاد هم باعث طلاق می‌شود. یک دلیل مشابه دیگر مقایسه کردن همسر با دیگران است که باعث صدمه زدن به احساسات طرف و ایجاد عقده خودکم‌بینی می‌شود.حتی بیش از اندازه نصیحت کردن هم یکی از دلایل جدا کردن زوج‌ها بوده است. قسمت خنده‌دار قضیه اینجاست که روانشناسان برای همان نصیحت‌هایی که همسرتان مجانی در اختیارتان قرار می‌دهد، مبلغ هنگفتی از شما می‌گیرد. هر چیزی زیادش حتی یک رابطه خوب را هم خراب می‌کند.

 

همینطور اختلاف علایق که قبل از ازدواج به نظر جزئی و پیش پا افتاده می‌رسد، بعد از ازدواج بزرگتر و برجسته‌تر شده و موجب دعوا و مرافعه می‌شود. اگر مرد یا زن نسبت به دوستان یا خانواده و اقوام همسرش بی‌احترامی کند یا آنها را نادیده بگیرد، موجب سوء تفاهم و ناراحتی می‌شود. به تدریج زوج از هم دور شده و در آخر به طور کامل جدا می‌شوند.و آخر اینکه، استقلال مالی زن موجب تغییر رفتار او می‌شود. این زنان تصور می‌کنند که فردیت آنها باید محترم شمرده شود و نباید در آن دخالتی صورت گیرد،که این بینش غلط و خطرناک است.

وابستگی مالی زنان به مردان این روزها درمقایسه به گذشته بسیار کمتر شده است. همچنین کارهای جدای مرد و زن نه تنها جدایی جسمی آنها را بیشتر می‌کند بلکه جدایی روحی و فکری هم می‌آورد. همه این دلایل، چه به تنهایی و چه در کنار هم، موجب طلاق و جدایی دو طرف می‌شود. اما اگر مرد و زن هر دو صبر و تحمل بیشتری داشته باشند، داشتن یک رویکرد مهربانانه و سیاست دادن و گرفتن دوجانبه از بروز طلاق جلوگیری می‌کند


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



بازدید : 549
نویسنده : حسن عباسی

زمان لازم است تا زندگی زناشویی تازه‌نفس ؛نفس بگیرد!

زندگی زناشویی تازه‌نفس، نیاز دارد به آن زمان لازم را بدهیم تا «نفس» بگیرد و بتواند از پس مشکلاتش بربیاید. کمتر کسی با ماشینی که همین امروز تحویل گرفته و صفر کیلومتر است، به دل جاده یخبندان می‌زند. اما خیلی از ما توقع داریم با شریکی که تازه وارد زندگیمان شده و صفر کیلومتر است بتوانیم به دل زندگی بزنیم و به هیچ مشکلی هم برنخوریم.

 زناشویی تازه‌نفس

 برای تحویل گرفتن ماشین به نمایندگی فروش رفتیم. یک ماشین صفر و تر و تمیز را به ما نشان دادند. بدنه سفید‌رنگش، خالی از هر‌گونه زدگی و رنگ‌ریختگی بود. تودوزی سالم و بدون کوچک‌ترین لک آن، وسوسه رانندگی را در من بیشتر می‌کرد.

خرید اولین ماشین زندگی، شاید لذتبخش‌تر از خرید ماشین‌های بعدی باشد، حتی اگر با کمک قرض و قسط، ساده‌ترین ماشین بازار را خریداری کنیم. وقتی سوئیچ را به دستم دادند و پشت ماشین نشستم تا حرکت کنم، جمله‌ای از مسئول تحویل ماشین شنیدم که ذهن مرا به خود مشغول کرد. او گفت: می‌دانی که ماشین زمان می‌برد تا آب‌بندی شود، خیلی با سرعت نرو، چند روزی راه‌های کوتاه را انتخاب کن و سعی کن به جاده نروی تا ماشین نفس بگیرد!

 حرف‌هایش مرا یاد خبری انداخت که چند وقت پیش در مورد آمار بالای طلاق در دو سال اول زندگی مشترک خوانده بودم. زندگی‌هایی که زن و شوهر مثل تمام وسایل خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، از آکبند درآمده‌اند و نوی نو هستند. خودشان، احساسشان و بی‌تجربگی‌شان. یاد روزهای اول زندگی مشترک خودم افتادم که در کنار تمام زیبایی‌هایش، مشکلات و ناهماهنگی‌های زیادی آزارم می‌داد.

مثل فیلم‌هایی که در دور تند قرار می‌گیرند، زندگی و درددل‌های دوستانم در اوایل ازدواجشان از مقابل چشمانم گذشت. آنهایی که حتی تا مرز جدایی پیش رفتند اما بعد از آشتی و تلاش دوباره، سال‌هاست که بدون مشکل شدید، بخوبی با هم زندگی می‌کنند.

زندگی زناشویی تازه‌نفس، نیاز دارد به آن زمان لازم را بدهیم تا «نفس» بگیرد و بتواند از پس مشکلاتش بربیاید. کمتر کسی با ماشینی که همین امروز تحویل گرفته و صفر کیلومتر است، به دل جاده یخبندان می‌زند. اما خیلی از ما توقع داریم با شریکی که تازه وارد زندگیمان شده و صفر کیلومتر است بتوانیم به دل زندگی بزنیم و به هیچ مشکلی هم برنخوریم.

این خطای شناختی باعث می‌شود در هنگام رویارویی با مشکلات، به جای آن‌که آنها را طبیعی قلمداد کنیم، به انتخابمان شک کرده و گمان کنیم به آخر خط رسیده‌ایم. اما زوج‌های جوان باید بدانند که زندگی مشترک مانند ماشینی است که تازه آن را تحویل گرفته‌اند. نیاز به آب‌بندی دارد و صبوری بیشتر تا بتوانند باهم به تفاهم برسند.

زمان لازم است تا زندگی زناشویی تازه‌نفس ؛نفس بگیرد!

اگر تازه ازدواج کرده‌اید، برای آن‌که زندگی مشترکتان نفسی بگیرد، باید چند ماه و یا حتی چند سال به خودتان فرصت دهید. خیلی زود با سرعت بالا نروید و حوصله داشته باشید. می‌توانید برای این‌که زندگی‌تان آبگیری شود، از چند راهکار ساده استفاده کنید.

ذره‌بین‌تان را بردارید

شما قبل از آن‌که تخت گاز برانید، باید بتوانید مرکبتان را بشناسید، دقت کرده‌اید برخی ماشین‌ها نقطه کلاج متفاوتی دارند و حتی راننده‌های حرفه‌ای هم ممکن است چند دقیقه اول را صرف شناختن آن کنند! شما هم باید همسرتان و نوع ارتباطتان را شناسایی کنید.

برای این شناخت چند سوال روز خواستگاری و رفت و آمد‌های دوران نامزدی کافی نیست. قدیمی‌ها می‌گویند تا زیر یک سقف نروی، نمی‌توانی طرف مقابل را خوب و کافی بشناسی. پس بعد از این‌که زندگی‌تان به صورت واقعی آغاز شد، سعی کنید یکدیگر را خوب بشناسید.

شناخت هیجان‌ها، احساسات، ترجیح‌ها و حتی نوع منطق و تصمیم‌گیری‌های طرف مقابل می‌تواند زندگی‌تان را خوب آب‌بندی کند.

اندکی صبر، سحر نزدیک است

مهم‌ترین چیزی که زن و شوهر‌های جوان باید به آن توجه کنند، صبر داشتن و زمان دادن به یکدیگر است. برخی از کنار آمدن‌ها در طول زمان ایجاد می‌شود. حتی وقتی یکدیگر را خوب می‌شناسید، درک تفاوت‌ها و سازگار شدن با آنها نیاز به زمان دارد که تنها شرط آن صبوری است.

زناشویی تازه‌نفس

 «من‌هایی که «نیم‌من» می‌شوند

یکی از چیزهایی که باعث استحکام زندگی زناشویی می‌شود، تبدیل «من» به «نیم‌من» است تا بتوانید یک «مای» کامل را بسازید. شما بعد از ازدواج باید از یک فرد بودن به یک جمع بودن تغییر ماهیت بدهید. دوران مجردی، روزهای تصمیمات و زندگی یک نفره است، اما بعد از ازدواج ورق برمی‌گردد.

این‌که بتوانید کنترل مرکب دو نفره‌‌تان را به دست بگیرید، یک مهارت است. اگر تنها سرنشین یک ماشین باشی، براحتی مسیر پیش رو را انتخاب می‌کنی، اما اگر دو نفر باهم قرار باشد تصمیم بگیرند که به کدام مقصد و از کدام راه بروند، کمی کار سخت می‌شود. برای آن‌که بتوانید انتخاب‌های دونفره داشته باشید، لازم است از نگاه همسرتان هم به موضوعات بنگرید.

اختلافات یواشکی

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید تا استوار شدن پایه‌های زندگی مشترکتان رعایت کنید، حل اختلافات در درون چهاردیواری دو نفره‌تان است. همان طور که صدای دعوایتان نباید از خانه بیرون برود، اختلافات و تعارضات‌تان مخصوصا در سال‌های اولیه باید به صورت یک راز بین خودتان باقی بماند.

حتی اگر بناچار باهم قهر هستید هم نباید اجازه دهید که والدین‌تان از این موضوع باخبر شوند، چه برسد به این‌که برای قهر، خانه را ترک کرده و به خانه پدری بروید.

مشورت و همفکری همیشه برای جوان‌ها لازم است اما بهتر است این کار با یک مشاور آگاه انجام شود و یا اگر از والدین پرسیده می‌شود، طوری نباشد که آنها متوجه بروز اختلاف بین شما شوند.

عروس و دامادی که تازه وارد خانواده همسر شده‌اند، نیاز به زمان دارند تا تبدیل به دختر و پسر آن خانواده شوند، پس در این زمان طلایی که همسرتان باید جایگاه خود را در قلب والدین شما به دست آورد، با گفتن اختلافاتی که در آینده حل خواهد شد، تصویر او را خراب نکنید.

 در یک کلام تا زندگی‌تان پا بگیرد و پایه‌هایش استوار شود، کمی دست به عصا راه بروید. این نهال تا به درختی تنومند تبدیل شود، نیاز به زمان و صبر و فکر دارد، پس مانند یک راننده حرفه‌ای، با ماشین صفر کیلومتر مدارا کنید تا بتوانید روزی با آن به دل جاده‌های یخبندان هم بزنید.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



قدم به قدم تا جلب رضایت والدین در ازدواج
نوشته شده در سه شنبه 21 اسفند 1393
بازدید : 571
نویسنده : حسن عباسی

مخالفت والدین در ازدواج اتفاقی است که برای خیلی ها می افتد. در این مواقع باید چه کار کرد؟ پا پس کشید و تسلیم خواسته خانواده شد یا همچنان بر خواسته خود اصرار ورزید؟

قدم به قدم تا جلب رضایت والدین در ازدواج

 

مخالفت والدین در ازدواج                         

 هیچ مخالفتی به معنی رد گزینه شما نیست و هیچ موافقتی هم به معنی تایید کامل آن نیست. پس اگر والدینتان با انتخاب شما مخالفت کردند، فکر نکنید فرد مورد نظرتان از هر حیث مردود است. یک بار دیگر به معیارهایتان نگاه کنید و فرد منتخبتان را با آنها بسنجید و بعد، از او در مقابل خانواده تان دفاع کنید. در واقع از انتخاب خودتان دفاع کنید.               

 قدم اول                       

 اولین قدم در دفاع ما از فرد مورد نظر، این است که انتخاب ما قابلیت دفاع عقلانی داشته باشد. و این دفاع حمل بر درستی ملاک ها و بارم بندی ملاک ها و اولویت بندی آن هاست.                   

 اگر از نظر عقلانی ما توانسته باشیم بدون هندی بازی و عاشق شدن قبل از تطبیق ملاک ها فرد مورد نظر را انتخاب کنیم و هم شانی مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سنتی، تحصیلات، قیافه و ... رعایت شده باشد می توان گفت فرد مورد نظر گزینه مناسبی برای ازدواج می باشد.                   

در چنین صورتی می توان از انتخاب خود دفاع کرد.                    

اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزند به دلیل عدم تطابق ملاک ها و هم شانی فرد با فرزند یا خانواده است. و معمولا زمانی که فرزند قبل از تعیین ملاک ها عاشق شده باشد چنین مشکلی خواهند داشت. البته درصد بسیار کمی از والدین هم از روی تعصب و بدون دلیل با انتخاب فرزند خود مخالفت می کنند اما مطمئنا در درصد بسیار پایینی قرار دارند.                  

قدم دوم                          

شما نیم نگاهی به ملاک های خودتان بیندازید.                                

 آیا فرد مورد نظر را بر اساس ملاک های خود انتخاب کرده اید؟                       

آیا اول انتخاب کرده و بعد عاشق شده اید یا اول عاشق شده اید و بعد ملاک ها را بر اساس فرد مورد نظر تعدیل کرده اید؟                           

 آیا صفت خاصی در محبوب نیست که به خاطر همان ویژگی خاص، شما حاضر شده اید با او ازدواج کنید و سایر داشته ها و نداشته ها را غافل نشده اید؟                        

 اگر مطمئن شدید انتخاب شما کاملا معقول و منطقی و بر اساس ملاک بوده طبعا مخالفت والدین، غیر منطقی خواهد بود.                 

قدم سوم                    

شما باید در جو صمیمی و فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنید. ملاک هایتان را برای او بازگو کنید. چرا و بر چه اساسی او را انتخاب کرده اید و محاسن او و ایده آل های شخصی تان که ممکن است با والدینتان داشته باشد با او صحبت کنید. البته اگر شخص امینی که هم والدینتان او را قبول کنند و هم با شما صمیمی باشد، قبلا با شما هماهنگ شده و در جلسه حاضر باشد تاثیر مثبتی در جلسه شما خواهد داشت. البته ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما بدون دلیل باشد اما از نظر ناظر بی طرف و امین شما حرف درستی باشد و شما باید ملاک های خود را تعدیل کنید.                               

بیشتر بدانید                     

 مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندش نمی شود. حتی اگر با ازدواج او صد در صد مخالف باشد. والدین زیادی دیده ایم که با وجود مخالفت صد در صد با فرزندی که تا آخرین فرصت فکر می کرد انتخاب درستی داشته و حتی پدر او را تهدید به عدم حمایت و محرومیت از ارث کرده بوده اما بعداز ازدواج باز هم نظر حمایت خود را از فرزندش دریغ نکرده است.                            

همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج به نظر لطف والدینمان نیازداریم. حتی اگر والدین هیچ کمکی هم به شما نکنند سعی کنید خودو خانمتان رضایت آنان را به دست آورید. هم رضایت والدین شما و هم دختر خانم. اصلا به این گزینه فکر نکنید که بخواهید رابطه خود را با والدین تان قطع کنید. این مساله هم اکثرا اوقات امکان وقوعی ندارد و ماه های بعدی ازدواج و سردی عطش تصمیم عجولانه باز هم محبت والدین در وجود انسان روشن می شود. و هم این که والدین انسان به مانند ریشه او هستند و قطع رابطه با والدین انسان را تبدیل به موجودی بی ریشه می کند که مشکلات فراوانی فراروی خود و خانواده خود خواهد داشت. ضمن این که خداوند در قرآن شدیدا از قطع رابطه با والدین نهی می کند.                           

شما به جای این که از برخورد والدینتان با عروس خانم نگران باشید. بعد از اطمینان از انتخابتان بر اساس ملاک ها و اولویت های ذکر شده، از همسر آینده تان بخواهید با هم دنبال راه هایی باشید که نظر لطف والدین دو طرف همیشه بر زندگی مشترک شما سایه بیندازد.                         

 منبع:شهر سوال


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , زندگی مشترک , ,