اینگونه نیست که قسمت و تقدیر هر فرد، موجب سلب اختیارات او باشد و اختیارات او تاثیری در تقدیری که برای او رقم زده خواهد شد، نداشته باشد؛ ولی همه آثار اعمال و اتفاقاتی که اطراف انسان رخ میدهد را هم نمیتوان به اختیار فرد نسبت داد.
اختیارات هر فرد در طول اراده الهی قرار دارد و تا خدا نخواهد اراده انسان به تنهایی کار ساز نیست. حال با توجه به این مطلب باید گفت قسمت هر فرد، آن نتیجهایی است که در انتهای کار که تمام مراحل عمل (تحقيق، مشورت، ارزيابي و نتيجه گيري) را طی کرده و متوکل بر آستان الهی شده، حاصل میشود. پس شاید بتوان در چند کلمه مطلب را خلاصه کرد و گفت: تقدیر، مجموع طولیِ ارداهِ فرد، به همراه توکل او نسبت به خدا و اِعمال مصالح و مفاسد کار از جانب خداست، تا اینکه آن اتفاق به وقوع بپیوندد یا نپیوندد.
شهید مطهری درباره اتفاقاتی که اختیار انسان در آن دخیل است، در کتاب عدل الهی مینویسد:«همانطوري كه هيچ حادثه طبيعي بدون علت طبيعي رخ نميدهد، افعال اختياري انسانها نيز بدون اراده و اختيار انسان رخ نميدهند، قانون خدا در مورد انسان اين است كه آدمي داراي اراده و قدرت و اختيار باشد و كارهاي نيك يا بد را خود انتخاب كند. اختيار و انتخاب مقوم وجودي انسان است؛ انسان غير مختار محال است؛ يعني اين كه فرض شده انسان است و غيرمختار، فقط فرض است نه حقيقت»[1]
ازدواج هم جزء اتفاقاتی است که اختیار انسان در آن دخیل است و دقیقا همین مراحل را باید طی کند. فرد باید در جریان ازدواج کورکورانه وارد نشود و همه اتفاقات در ازدواج را، به خدا نسبت ندهد و اگر خدای ناکرده مشکلی در ازدواج رخ داد، آن را به حساب خدا نگذارد؛ البته ما نمیخواهیم بگوییم که در جریان ازدواج هیچ چیزی جز اختیار و اراده انسان تاثیر ندارد؛ بلکه شکی نیست که در جهان هیچ چیزی بدون خواست و اراده الهی محقق نخواهد شد و ازدواج هم از جمله این امور است که از تحت مشیت و خواست خداودند تبارکوتعالی خارج نمیباشد.
با توجه به این تعریفی که ارائه شد دیگر جایی برای این سخن باقی نمیماند که کسی بگوید، همه چیز در جریان ازدواج از قبل مشخص شده است و آن پسر، قسمت فلان دختر و آن دختر، قسمت فلان پسر میباشد و همه منتظر قسمت باشند و دست روی دست بگذارند و اقدامات اساسی در این زمینه انجام ندهند. بالاترین دلیل بر دخالت داشتن اختیار در جریان خواستگاری، روايات متعددی است كه در آن معيارهاي انتخاب همسر ذكر شده است که از جمله آن میتوان به روایتی از امام صادق علیهالسلام اشاره کرد که ایشان میفرمایند:«اِنَّما المَرائةُ قلادهٌ فَانظُر مَاتَتَقَلَّد؛[2] زن به منزله گردنبندی است که به گردن می افکنی، سپس مراقب باش که چه چیزی را به گردن می افکنی.»
این توصیه از جانب پیشوایان دینی ما، در جای جای سخنان گهربارشان وجود دارد كه در انتخاب همسر نهايت دقت را به کار ببریم و با چشمان بسته اقدام به ازدواج نکنیم، چرا كه ازدواج يك موضوع حياتي است و براي هر كس به طور طبيعي در طول زندگياش فقط يك بار اين فرصت پيش ميآيد. ازدواج بسان انتخاب یک وسیله برای زندگی نیست که انسان اگر روزی آن وسیله را نخواست بتواند به راحتی آن را کنار بگذارد و یا آن را تعویض کند بلکه با ازدواج، دختر و پسر ميخواهند براي خود شريكي در زندگي انتخاب كنند؛ شريكي كه تا پايان عمر اورا در سختیها وراحتیها همراهی کند و برای او فرزند صالح تربيت كند و در صورت خوب بودن براي او آبرو باشد و در صورت بد بودن، با سازگاری با او بر مقامات دنیوی و اخروی خود بیافزاید. امام صادق علیهالسلام در ادامه همان حدیث میفرمایند: «لَيسَ لِلمرأةِ خَطَرٌ، لا لِصالِحَتِهِنَّ و لا لِطالِحَتِهِنَّ: و أمّا صالِحَتُهُنَّ فَلَيسَ خَطَرُها الذَّهَبَ و الفِضَّةَ هِي خَيرٌ مِنَ الذَّهَبِ و الفِضَّةِ، و أمّا طالِحَتُهُنَّ فَلَيسَ خَطَرُها التُّرابَ، التُّرابُ خَيرٌ مِنها [3]. برای زن ارزش و بهایی نمیتوان تعیین کرد، نه برای خوب آنها و نه برای بدشان. زن خوب، ارزشش طلا و نقره نیست؛ بلکه از طلا و نقره هم بهتر و ارزشمندتر است و زن بد، ارزشش خاک نیست؛ بلکه خاک هم از او ارزشمندتر است.»
با توجه به این مطالبی که گفته شد، دختر و پسر نباید به انتظار باز شدن بختشان در زمینه ازدواج بنشیند بلکه باید شرایط را برای یک انتخاب آگاهانه، مهیا سازند و در این زمینه از هیچگونه تعقل و استفاده از تجارب بزرگترها مضایقه نکند.
در اینجا ذکر نکتهایی لازم است که در بین افرادی که به قسمت و تقدیر، بدون توجه به تلاش برای یک انتخاب آگاهانه، اعتقاد دارند، دیده میشود که یکی از راههای رسیدن به قسمت را استخاره میدانند؛ استخارهایی که گاها در اول کار و بدون هیچگونه تحقیقی، از جانب والدین و یا خود جوان انجام میشود و برای ازدواج، معیار و ملاک قرار داده میشود. در اینجا ذکر نکاتی چند در باب استخاره لازم و ضروری میباشد.
نکاتي در مورد استخاره:
1.استخاره پس از گذراندن مراحل تفکر، بررسي تحقيقات و مشورت، و در صورت قرار گرفتن در تردید باید انجام شود.
2.جایگاه استخاره در صورت تردید نسبت به جنبه مثبت و منفی خواستگار است؛ نه صرفا تردید نسبت به جنبههای مثبت او، بدون اینکه جنبه منفی داشته باشد.
3.توجه داشته باشید که تقید غیر منطقی و بیش از حد به استخاره، در بسیاری از مواقع فرصتهای خوب را از بین میبرد.
-------------------------------------
پینوشت:
1.مرتضي مطهري، عدل الهي، چاپ سوم، تهران، صدرا، 1367، ص 134 ـ 135
2.معاني الأخبار،ج1، ص144
3.معاني الأخبار،ج1، ص144